سه شنبه 28 فروردین سال 1403 Tue, 16 Apr 2024 16:24:28 GMT
کد خبر : 30544       تاریخ : 1397/05/22 10:18:10
تجمیع امور قرآنی در چه صورتی امکان‌پذیر است؟/ تأکید بر ساختار فاخر منشور

تجمیع امور قرآنی در چه صورتی امکان‌پذیر است؟/ تأکید بر ساختار فاخر منشور

عضو حقیقی شورای توسعه فرهنگ قرآنی در مورد نامه‌ا‌ی که رئیس سازمان اوقاف به مقام معظم رهبری نوشته است، گفت: این شکل نامه‌نگاری و بعد نوع نشر آن، شیوه جدیدی است که تاکنون نمونه آن دیده نشده است، ضمن اینکه ساختار سیاست‌گذاری فعلی فعالیت‌های قرآنی ساختاری فاخر و عالی است و در منشور همه چیز پیش‌بینی شده است.

به گزارش مبشرین به نقل از ایکنا؛ اواسط هفته گذشته بود که خبری مبنی بر ارسال نامه‌ای از سوی رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه به مقام معظم رهبری منتشر و صرفاً موارد اندکی از مطالب این نامه رسانه‌ای شد.
رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه در گفت‌وگویی با خبرنگار ایکنا به بیان جزئیات بیشتری پرداخت، جزئیاتی که نشان داد این سازمان در نامه نوشته شده موانع و چالش‌های پیش روی فعالیت‌های قرآنی کشور را تشریح کرده و علت اصلی آن را موازی کاری بیان کرده است. در ادامه نیز چاره دور شدن فعالیت‌های قرآنی از این موضوع، تجمیع و تمرکز فعالیت‌های قرآنی در یک نهاد بیان شده است. موضوعی که البته پیش از این، یکبار در مجلس شورای اسلامی بررسی شده بود و حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق، نیز در گفت‌وگوهای متعدد خود در مورد لزوم تجمیع فعالیت‌های قرآنی بحث کرده بود، اما هیچگاه به نتیجه‌ای نرسید.
ایکنا، سلسله گفت‌وگوهایی با مدیران و کارشناسان قرآنی کشورمان در مورد این موضوع و تجمیع فعالیت‌های قرآنی کشور در یک سازمان، انجام داده است که در اولین شماره از این گفت‌وگوها نظرات حجت‌الاسلام والمسلمین سعید بهمنی، از اعضای حقیقی شورای توسعه فرهنگ قرآنی را جویا شده‌ایم.
- اخیراً رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه نامه‌ای به مقام معظم رهبری نوشته است، هر چند متن این نامه کامل منتشر نشده اما توضیحات مسئولان سازمان اوقاف در مورد این نامه نشان می‌دهد که محتوای آن در مورد موازی‌کاری‌ها در عرصه فعالیت‌های قرآنی و تشریح موانع توسعه فعالیت‌های قرآنی در کشور است، در این نامه مهم‌ترین راهکار برون‌رفت از این مشکلات تجمیع فعالیت‌های قرآنی در یک نهاد و سازمان مطرح شده است، اولین سوال من از شما این است که اصولاً شما با تجمیع فعالیت‌های قرآنی و مدیریت آن توسط یک نهاد یا سازمان موافق هستید یا خیر؟
اگر مراد از تجمیع و تمرکز این باشد که یک رأس راهبری و یک شبکه قوی در عرصه فعالیت‌های قرآنی داشته باشیم و مطالب را از سیاست‌گذاری و هدف‌گذاری تا عملیاتی شدن و ... پیش ببرد، امر مطلوبی هست.
اما اگر مراد از تجمیع این باشد که هرچه در کل کشور انجام می‌شود، تحت فرماندهی واحدی در بیاید و به شکل یک ساختار منسجم، تمام واحدها تابع عملیاتی آن ساختار باشند، دست کم می‌توانم، بگویم تصوری از این موضوع ندارم تا بخواهم آن را تأیید کنم یا تأیید نکنم.
با توجه به اینکه دامنه فعالیت‌های قرآنی فوق‌العاده گسترده است، ما در منشور توسعه فرهنگ قرآنی، راهبری فعالیت‌های قرآنی را در سه کمیسیون طراحی کردیم؛ چرا که این تنوع کاملاً دیده می‌شد. برای مثال نوع فعالیت‌هایی که در کارهای حفظ، قرائت و ... از سطوح ابتدایی تا سطوح فاخر انجام می‌شود، با کارهایی که در محیط پژوهشی انجام می‌شود، از ساده‌ترین تا پیچیده‌ترین شکل آن متفاوت بوده و فضا و مکانیزم‌هایی متفاوت دارند.
در امور فرهنگی، مسائلی همچون قرائت حرفه‌ای یک مسئله است، اینکه یک قاری به این سطح برسد یک مسئله است، اینکه این قاری در جامعه نقش‌آفرینی داشته باشد و اینکه قرائت خود را به گوش دیگران برساند، مسئله‌ای دیگر است. ما اینها را در یک بعد فرهنگی در کمیسیونی پیش‌بینی کردیم که در وزارت ارشاد و به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تمشیت می‌شود.
ما سه حوزه آموزشی، پژوهشی و فرهنگی داریم، تصور تجمیع این سه موضوع واقعاً دشوار است. چگونه یک مرکز می‌تواند به صورت مستقل هم وزارت علوم، هم وزارت آموزش و پرورش و هم وزارت ارشاد را با نقش‌های ستادی که به آنها داده شده است، مدیریت کند.
بنابر این مراد از تجمیع را، تجمیع فعالیت‌های قرآنی به مفهوم عام فعالیت‌های قرآنی مشکل می‌دانم، مگر اینکه مراد آقایان از تجمیع صرفاً قلمرو کاری خودشان باشد. آنچه که ما از سازمان اوقاف دیده‌ایم بیشتر حیطه مسابقات، حفظ، صوت و لحن و فنون قرآنی بوده است. اگر مراد از تجمیع و تمرکز، تجمیع چنین مواردی باشد، تا اندازه‌ای قابل تصور است و تجمیع هم می‌تواند اتفاق بیفتد و امر مناسبی است.
شما دو شکل را در این موضوع ترسیم کردید و بیشتر با این حالت که سازمان اوقاف آن بخش از فعالیت‌هایی که بیشتر با آنها سروکار دارد، مدیریت کند، موافق هستید؟
بله؛ اگر مراد از تجمیع شکل ساده‌تر و آن شکلی که برخی از فعالیت‌های قرآنی که سازمان اوقاف و بخش دیگری از نهادها با آن سروکار دارد، باشد، بله، شدنی است. البته هنوز چیز خاصی از این نامه اعلام نشده و مشخص نیست مراد نگارندگان نامه کدام موضوع است.
در این نامه مشکل اصلی فعالیت‌های قرآنی، موازی‌کاری بیان شده است، همچنین در این نامه اعلام شده است که برای رفع موازی‌کاری باید تمامی فعالیت‌های قرآنی در نهادی خاص تجمیع شود؟
واقعاً نمی‌دانیم این موازی کاری که گفته شده است در کدام عرصه مدنظر است، این باید مشخص شود. البته خود اینکه نامه‌ای را به مقام معظم رهبری بنویسند و بعد به شکل قطره‌چکانی آن را اطلاع‌رسانی کنند، خود مسئله‌ای دیگری است که من چندان متوجه آن نمی‌شوم. یا این نامه باید پوشیده، سربسته و محرمانه و در قالب پیشنهادی از جانب نماینده مقام معظم رهبری در یک سازمان باشد و یا یک نامه‌ای بوده که جامعه قرآنی باید در جریان آن باشد. اینکه نامه‌ای نوشته شود و بعد فریاد شود و در ادامه نیز قطره‌چکانی ارائه شود مورد جدیدی است که تاکنون دیده نشده است.
یعنی شما به این شیوه از اطلاع‌رسانی در مورد محتوای نامه نیز انتقاد دارید؟
بحث نقد مطرح نیست، من متوجه موضوع نمی‌شوم که نسبت به آن نقدی داشته باشم. من اصلاً نمی‌دانم چه ماجرایی هست که آن را نقد کنم.
مسئولان سازمان اوقاف به این موضوع که جامعه قرآنی و نهادها تقریباً در جریان امر این موضوع هستند نیز اشاره کرد‌ه‌اند، شما به عنوان یکی از اعضای شورای توسعه فرهنگ قرآنی که بالاترین نهاد سیاست‌گذار در این عرصه است، در جریان چنین موضوعی قرار داشته‌اید و این موضوع در شورای توسعه مطرح شده است یا خیر؟
البته در صحن اصلی شورای توسعه و در حاشیه آن بحث‌های متنوعی مطرح می‌شود. به طور رسمی، موضوعی مطرح نشده است، اما به طور غیر رسمی وجود داشته است. با توجه به اینکه همه اعضا صاحب‌نظر هستند و سطح اختیارات فراوانی دارند و طبعاً در مورد این موضوع نظراتی دارند، بنابر این این موضوع بی‌سابقه نیست.
در بخش اول صحبت‌های خودتان به سه کمیسیون شورای توسعه فرهنگ قرآنی که ناظر بر تمام فعالیت‌های قرآنی کشور است، اشاره کردید، می‌توانم از صحبت‌های شما این برداشت را داشته باشم که با توجه به وجود این کمیسیون‌‌ها و تقسیم وظایفی که آنها دارند، پس فعالیت‌های قرآنی کشور دارای تمرکز است و هر بخش توسط نهادی خاص پیگیری می‌شود؟
در سطح ستادی الگوی مناسبی شکل گرفته است، اما اینکه عناصری که موظف شده‌اند در این ستاد ایفای نقش کنند، آیا ایفای نقش می‌کنند یا خیر و چه آسیب‌هایی دارند، بحث دیگری است.
از حیث هسته ساختاری، به اعتقاد من هسته ساختاری نهایی نیست، اما خوب است و بر روی کاغذ نقص فوق‌العاده‌ای ندارد و مطلوب و مناسب است.
حضور چهار وزیر، چند معاون رئیس جمهور و چندین رئیس سازمان و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی آگاه به مسئله، ظرفیت و ساختار هوشمند و فوق‌العاده‌ای است.
ولی در همین جلسات وزرا و معاونان رئیس‌‌جمهور حضور نمی‌یابند.
اینکه وزرا در جلسه حضور نیابند یا روسای سازمان‌ها نقش‌آفرینی نکنند یک مسئله دیگر است. من می‌خواهم بگویم اگر تمرکز از حیث ساختار، مراد است، این ساختار اگر می‌خواهد در حد سیاست‌گذاری و هدف‌گذاری اصلی و برنامه‌های ملی فعالیت‌ها را تمشیت کند، چنین ساختاری شکل گرفته است. الان زمان این است که بگویند برابر این ریل‌گذاری، سازمان‌ها چه آورده‌ای دارند؟ الان زمان آن رسیده است که هر کدام از وزرای عضو شورای توسعه و معاونان رئیس‌جمهور که عضو شورا هستند، باید منشور را روبروی خود قرار دهند و به ما بگویند آورده آنها نسبت به این منشور چه چیزی هست. دستگاه‌ها به جای اینکه مطالبه‌گر باشند، باید آورده خود را بیان کنند.
یک سوال که به نوعی پاسخ آن را در لابه‌لای صحبت‌های شما نیافتم، اما ناچاراً آن را می‌پرسم این است که در صورتی که چنین مجموعه‌ای شکل بگیرد، شما کدام سازمان را برای مدیریت چنین جایگاهی مناسب‌تر می‌دانید؟
همانطور که در بین صحبت‌های خودم اعلام کردم، چون هنوز صورت مسئله را نمی‌دانم و شکل نامه‌‌نگاری و پنهان کردن محتوای اصلی نامه مشخص نیست، نمی‌توانم چیزی بگویم. تنها این را می‌گویم که این شیوه که گوشه‌هایی از نامه را نشان می‌دهند و بعد آن را پنهان می‌کنند، یک شیوه جدید در جامعه قرآنی است.
البته شاید حدس بزنم که موضوع چه چیزی باشد، اما آنقدر مطلبی نیست که بخواهد در این سطح نامه‌نگاری شود و بعد از آن هم اینگونه نشر داشته باشد و شما[ایکنا] نیز پیگیر آن باشید و گاهی گوشه‌ای از آن را نشان دهید و گاهی آن را پنهان کنید.
ما برای دستیابی به متن نامه و انتشار آن تماس‌هایی با مسئولان اوقاف داشته‌ایم، اما آنها تنها به ارائه توضیحاتی در مورد نامه اکتفا کرده‌اند، در واقع اگر اطلاع‌رسانی به این شیوه است، به خاطر میزان اطلاعاتی است که نگارندگان نامه ارائه می‌دهند.
این شکل نامه‌نگاری و بعد آوازه‌گری نامه و بعد هم پرده را کنار زدن و بستن، شیوه جدیدی است که به آن اشاره کردم. علاوه بر این دو مطلب دیگر در این گفت‌وگو بیان شد مطلب اول اینکه از ساختار سیاست‌گذاری فعلی دلیلی مناسبت‌تر نمی‌شناسیم. این ساختار هم فاخر و هم عالی است، منشور همه چیز را پیش‌بینی کرده است. مطلب دوم اینکه اگر تجمیع صورت بگیرد، در کدام عرصه است، پاکت نامه باز نشده است تا جواب این سوال مشخص شود و در مورد آن نظر بدهیم.
در درون جامعه قرآنی با چنان ستاد نیرومندی از حیث جایگاه لزومی به مطرح شدن چنین بحثی نمی‌بینم. ای کاش این بحث در کمیسیون‌ها و در صحن شورا به شکل رسمی مباحثه می‌شد و به پختگی می‌رسید تا اگر مانعی پیدا می‌کرد آن وقت به سطوح دیگر می‌رفت.
البته مسئولان اوقاف مطرح کرده‌اند که این طرح دارای پشتوانه‌ای قوی و مطالعه شده است.
نکات مبهمی در این نامه‌نگاری و به موازات آن آوازه‌گری آن است. کسی که در این سطح نامه می‌نویسد، یا سرگشاده است یا سربسته، اگر سربسته است دیگر آوازه‌گری ندارد و اگر سرگشاده است، باید همه آن گشاده شود. این شکل برای من محل بحث دارد.


  منبع: مبشرین|پایگاه خبر قرآنی و معارف اسلامی
       لینک مستقیم   :   http://mobasherin.ir/shownews.aspx?id=30544

نظـــرات شمـــا






سال 1402سال 1402